مقالات آموزشی

کوچینگ یعنی چه ؟

COUCHING

کوچینگ مهارت جدیدی در جامعهٔ مدرن امروزی است که محبوبیت بسیار چشمگیری در میان سازمان‌ها و افراد پیدا کرده است.
قبل از هر چیز، ابتدا به ۲ پرسش زیر توجه کنید:

  • هنگامی که کسب‌وکارهای بزرگ و کوچک با چالش‌های متعددی برای مدیریت یا حل بحران‌های درون سازمانی مواجه می‌شوند؛ از چه کسی کمک می‌گیرند؟
  • زمانی که شما درگیر هدفی خاص یا تغییری مهمی در زندگی تان هستید و به چالشی برخورده اید، به سراغ چه کسی می‌روید؟

کوچ حرفه ای فردی است که به شما کمک می کند درباره چالشتان خلاقانه تر فکر کنید، راه حلهایش را از درون خودتان پیدا کنید و در آن راستا اقدام نمایید. طبق آمار PwC، در حال حاضر «کوچینگ» دومین صنعت رو به رشد در جهان محسوب می‌شود و به همین دلیل سالانه افراد بسیاری در کشورهای مختلف برای یادگیری آن اقدام می‌کنند.
اما کوچینگ چیست و کوچ حرفه‌ای چه ویژگی هایی دارد؟ آیا هر کسی می تواند خود را کوچ بنامد؟ در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر دربارهٔ تاریخچهٔ پیدایش،‌ تعریف علمی کوچینگ و انواع شاخه‌های آن صحبت کنیم.

 

این‌ها و مطالب مهم زیر را در این مقاله بررسی می کنیم:

  • کوچینگ چیست؟
  • تاریخچه کوچینگ
  • کوچ چه کاری انجام می دهد؟
  • چگونه یک کوچ خوب را بشناسیم؟
  • چه زمانی به کوچ نیاز است؟
  • کوچینگ برای چه افرادی مناسب است؟
  • چرا کوچینگ این قدر موثر است؟ آمارهای مربوط به کوچینگ
  • علم کوچینگ یا مهارت کوچینگ؟
  • چه کسانی می توانند کوچ حرفه ای شوند؟
  • بهترین دوره تربیت کوچ چه ویژگی‌هایی دارد؟

 

کوچینگ چیست؟ تعریف کوچینگ از دیدگاه بزرگان این حوزه

برای تعریف مفهوم کوچینگ ابتدا با یک ضرب‌المثل چینی شروع می‌کنیم:‌
«اگر می‌خواهی کسی را یک وعده سیر کنی، به او ماهی بده ولی اگر می‌خواهی برای یک عمر او را سیر کنی، به او ماهی‌گیری یاد بده»
از ضرب‌المثل فوق چه دریافتی می‌توانید داشته باشید؟
نکته ای که در این ضرب المثل مورد تاکید است این است که چطور می توانیم افراد را خودمختار و توانمند بار بیاوریم تا خودشان بتوانند راه حل مسائل خود را از درون خودشان پیدا کنند و به طور مستقل در راستای اهدافشان حرکت کنند، بدون اینکه دائما منتظر فرد دیگری باشند که به آنها “بگوید” چه کار بکن و چه کار نکن.
کوچینگ مهارتی است که به شما کمک می کند افکار و ایده‌های خلاقانه برای حل چالشهایتان پیدا کنید و باعث استفادهٔ حداکثر پتانسیل شما در تمامی ابعاد می‌شود و این دقیقا همان چیزی است که شما نیاز دارید: «راه حلی که شخصی سازی شده برای شما باشد؛ پاسخی که برای شرایط مالی شما، روحیات شما، بازار کار شما و… مناسب باشد، نه یک حرف کلی.»
فدراسیون جهانی کوچینگ (ICF) کوچینگ را اینگونه تعریف می‌کند:‌
«کوچینگ یعنی مشارکت با مراجع در فرآیندی تفکر برانگیز و خلاقانه که به او الهام می‌بخشد تا پتانسیل شخصی و حرفه‌ایش را به میزان حداکثری عملی کند.»
در ادامه با ما همراه باشید تا دیدگاه برخی از متخصصین این حوزه را دربارهٔ کوچینگ بیان کنیم.

 

کوچینگ از نگاه تیموتی گالووی:

 

گالووی یکی از سرشناس ترین افراد تاریخ کوچینگ و نویسنده کتاب (بازی درونی تنیس) است. او به این شکل کوچینگ را تعریف می کند: کوچینگ به جای اینکه به افراد آموزش دهد، به آن ها کمک می کند تا خود یاد بگیرند.

 

کوچینگ از نگاه جان ویتمور:

 

ویتمورنویسنده کتاب (کوچینگ برای عملکرد) و یکی از افراد موثر در شکل گیری صنعت کوچینگ است که با تاثیر گرفتن از گالووی به توسعه آن پرداخت. کوچینگ به زبان ساده از دید جان ویتمور: کوچینگ گشودن استعدادهای افراد برای به حداکثر رساندن قابلیت های آنان است.

 

کوچینگ از نگاه اریک پرسلو:

 

پرسلو بنیان گذار کنسول اروپایی کوچینگ و منتورینگ و نویسنده کتاب (کوچینگ و منتورینگ) است. او کوچینگ را فرایندی می‌داند که امکان یادگیری و توسعه را فراهم کرده و بدین ترتیب عملکرد را بهبود می‌بخشد.

 

کوچینگ از نگاه سارا گورنال:

 

گورنال نویسنده کتاب (هنر کوچینگ)  به این شکل کوچینگ را توضیح می هد که کوچینگ یک راهبرد عملگرایانه است که به افراد کمک می‌کند تا به اهدافی که هویت خود را براساس آن تعریف کرده اند، دست یابند.

تاریخچه کوچینگ؛ کوچینگ از گذشته تا کنون

شاید بتوان سقراط را اولین کوچ جهان نام گذاری کرد. سقراط هنگام گفت‌وگو یا آموزش شاگردان خود دقیقا از روشی استفاده می‌کرد که امروز در کوچینگ استفاده می‌شود. او در پاسخ به سوال افراد، از بر اساس کلام آنها، سوال می‌پرسید تا فرد درنهایت خودش پاسخ سوال خود را پیدا می‌کرد.

به مرور استفاده از واژه کوچ و کوچینگ رواج یافت تا جایی که در سال 1830، واژه کوچ به صورت رسمی به واژه‌نامه آکسفورد راه پیدا کرد. طبق تعریف، افرادی کوچ نامیده می‌شدند که وظیفه آن‌ها هدایت دانش آموزان برای گذراندن موفقیت آمیز امتحانات بود. حدود سی سال بعد، همین واژه برای مربیان ورزشی به کار برده شد.

 

اما یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که باعث شکل گیری کوچینگ به شکل امروزی شد، با توجه به رقابتی شدن کسب‌وکارها، نیاز مدیران برای رهبری درست بود. این رویکرد از دهه 1940 جدی‌تر شد و در دهه 1960 رسمیت یافت.

از اوایل دهه 60 میلادی، هم‌زمان با فراگیرتر شدن زندگی مدرن، مباحث مربوط به رشد فردی براساس روانشناسی انسان‌گرا شکل گرفت. آبراهام مازلو و کارل راجرز دو فرد موثر در این حیطه بودند که بسیاری از مباحثی را که در روانشناسی انسان‌گرا مطرح کردند، پیش زمینه کوچینگ در دنیای امروز به خصوص لایف کوچینگ هست.

 

آغاز رویکرد کوچینگ به شکل امروزی توسط تیموتی گالوی با انتشار کتاب ” بازی درونی تنیس” ایجاد شد. این کتاب در سال 1972 منتشر شد، او بر این عقیده بود که یک ورزشکار برای موفقیت در یک بازی، ابتدا باید با افکار درونی خود کنار بیاید و در بازی درونی خود موفق شود.

این کتاب، بازی درونی را محدود به تنیس نکرده و به این موضوع جامعیت بخشیده که برای رسیدن به موفقیت باید از درون آغاز کرد و انسان برای فائق شدن بر تمام چالش‌های خود با یک بازی درونی روبه‌روست.

جان ویتمور و الکساندر گراهام این تئوری را گسترش دادند و از آن برای ابداع مدل GROW در کوچینگ استفاده کردند. در سال 1992 با انتشار کتاب موفق ” کوچینگ برای عملکرد ” از جان ویتمور، رویکرد کوچینگ به طور جدی وارد بازار شد.

و پس از چند سال کوتاه، توماس لئونارد، نام آشنای دیگری در این صنعت، در سال 1995 با همراهی دیگر افراد، فدراسیون جهانی کوچینگ (ICF) را تاسیس کرد.

کوچینگ حرفه ای در شکل امروزی خود ریشه در رشته های گوناگون از جمله مشاوره، مدیریت منابع انسانی (HR) و توسعه سازمانی (OD)، آموزش، یادگیری بزرگسالان، فلسفه، و رشته های روانشناسی مانند روانشناسی صنعتی/سازمانی (I/O)، روانشناسی مشاوره، روانشناسی بالینی و روانشناسی اجتماعی دارد.

 

کوچینگ؛ هرآنچه که هست و نیست!

گاهی برای توضیح یک مفهوم، بهتر است به تفاوت‌های آن با سایر موارد مشابه پرداخت. از این رو برای اینکه بهتر درک کنیم که کوچینگ یعنی چه، به تفاوت آن با مشاوره، منتورینگ، تراپی،  آموزش، گفتگوی دوستانه و مربیگری ورزشی می‌پردازیم.

 

کوچینگ، مشاوره نیست

در مشاوره، فرد مشاور باید در حوزه‌ای که مراجع چالش دارد مهارت و تخصص داشته باشد، چون باید متناسب با آن راهکاری ارائه دهد. اما در کوچینگ، کوچ  متخصص مهارت‌های کوچینگ است و مراجع، خود متخصص حوزه مورد نظرش محسوب می شود.

در کوچینگ، کوچ به مراجع نمی گویدچه بکند یا چه نکند، بلکه کوچ حرفه ای در پیدا کردن راه حل مساله با مراجع همفکری و همراهی می‌کند تا مراجع به آگاهی جدید برسد و اهدافش عملیاتی شوند. اما در مشاوره، راهکار داده می‌شود و معمولا مراجع خود باید اهداف را عملیاتی کند. در کوچینگ همکاری و مشارکت برابر وجود دارد اما در مشاوره قدرت در دست مشاور است.

 

کوچینگ، منتورینگ نیست

در منتورینگ، منتور در زمینه مشخصی تبحر و تجربه دارد و این تجربیات را در اختیار مراجع قرار می‌دهد. اما در کوچینگ، کوچ باور دارد که مراجع می تواند بهترین تصمیم را برای خودش اتخاذ کند.

در فرایند منتورینگ نگاه از بالا به پایین وجود دارد ولی در کوچینگ، کوچ در کنار مراجع حرکت می کند و یک مشارکت متقابل وجود دارد. به طورکلی در منتورینگ تمرکز بر کپی برداری از نسخه موفقیت فردی است که قبلا در موقعیت قبلی شما بوده است اما در کوچینگ، مراجع، خودش نسخه مطلوبش را پیدا می کند.

 

کوچینگ ، تراپی نیست

در تراپی، تمرکز تراپیست بر مشکلات هست و براین اساس گفتگوها غالبا در گذشته سیر می کند. در کوچینگ، کوچ بر روی اهداف و غالبا بر نقطه‌ای که مراجع در حال حاضر ایستاده و نقطه‌ای که می‌خواهد به آن برسد و چگونگی رسیدن او به آن نقطه تمرکز دارد. در تراپی اغلب به حل اختلالات روانی پرداخته می شود اما کوچینگ در این حیطه دخالتی ندارد. در تراپی غالبا به نوعی حرکت از عملکرد مختل به خنثی می باشد ولی در کوچینگ حرکت از نقطه خنثی به مثبت است.

 

کوچینگ، آموزش نیست

  • در تدریس هدف انتقال دانش هست اما در کوچینگ به مراجع برای رسیدن به اهدافش کمک می‌شود.
  • در تدریس، مدرس غالبا مباحث را ارائه می‌دهد ولی در کوچینگ، کوچ غالبا خوب گوش می‌دهد و پرسش مطرح می‌کند.
  • فرایند تدریس معمولا جمعی و در کوچینگ معمولا فردی است.
  • در تدریس، مدرس برنامه آموزشی خود را دارد و طبق آن جلو می رود اما درکوچینگ انتخاب با مراجع است و هدف و اقدام جلسه توسط او تعیین می‌شود.
  • در تدریس، مدرس مطالب را آموزش می‌دهد اما در کوچینگ مراجع خودش پاسخ ها را می‌یابد.

کوچینگ، گفتگوی دوستانه نیست

در گفتگوی دوستانه غالبا نظر شخصی داده می شود و گاهی قضاوت انجام می گیرد اما در کوچینگ یک فضای امن و بدون قضاوت وجود دارد. مراجع محور جلسه است و کوچ به عنوان یک شنونده فعال عمل می کند. در گفتگوی دوستانه، الزام یا دغدغه ای برای حل مساله وجود ندارد اما در کوچینگ تا رسیدن به هدف همراهی صورت می گیرد.

 

کوچینگ، مربیگری ورزشی نیست

یک مربی ورزشی در رشته مشخصی تخصص دارد و تجربیات و اطلاعات خود را در اختیار بازیکن قرار می دهد اما در کوچینگ، باور بر این است که خود مراجع توانمند است و با مشارکت در فرایند کوچینگ، به آگاهی جدید می رسد و اقدام صورت می گیرد. در مربی گری ورزشی نگاه از بالا به پایین وجود دارد اما در کوچینگ برابری و مشارکت متقابل وجود دارد.

 

توضیح مهم: هر کدام از موارد بالا (مشاوره، منتورینگ، تراپی، آموزش و …) جایگاه و ارزش خودشان را دارند و منظور این نیست که کوچینگ از بقیه بهتر است یا باید جایگزین بقیه شود. مثلا گاهی فرد نیاز به مشاوره حقوقی دارد و لذا به وکیل مراجعه می‌کند؛ یا مثلا فردی لازم دارد نرم افزاری را یاد بگیرد تا در کارش استفاده کند و سراغ مدرس این حیطه می‌رود. هر کدام از روشهای بالا کاربرد و ارزش خودش را دارد و لزوما کوچینگ همه جا مفید نیست.

 

انواع کوچینگ؛ کوچینگ در چه حوزه‌هایی کاربرد دارد؟

 

کوچینگ مهارت و دانشی گسترده است که در حوزه‌های متنوعی می‌تواند به افراد کمک کند. در ادامه برای آشنایی بیشتر، برخی از انواع کوچینگ را بررسی می‌کنیم:

 

لایف کوچینگ

 

لایف کوچینگ یا کوچینگ زندگی در واقع فرآیندی است که طی آن به افراد در حل مسائل شخصی و فردی، روابط خانوادگی، رشد شخصی و… کمک می‌کنند. در لایف کوچینگ، کوچ به مراجعه‌کننده در بهبود عملکرد او در بخش‌های مختلف زندگی‌اش کمک می‌کند.

 

بیزینس کوچینگ

 

همان‌طور که از نامش پیداست بیزینس کوچینگ به افراد در حل مسائل و چالش‌های موجود در کسب‌و‌کارشان کمک می‌کند. کوچ در این فرایند کمک می‌کند مراجع پتانسیل‌ها و نقاط قوت خود را شناسایی کند و همچنین فرصت‌های پیشرفت و رشد را در کسب‌و‌کارش بیابد و در این راه مراجع را همراهی می‌کند تا موانع و چالش‌های موجود را حل کند.

 

کوچینگ فردی

 

کوچینگ فردی، فرایندی است که برای بهبود عملکرد و موفقیت افراد در تمامی ابعاد زندگی شامل کسب‌و‌کار، ارتباطات، سلامتی، تحصیل و… انجام می‌شود. در کوچینگ فردی به افراد کمک می‌شود تا در زندگی دارای خودآگاهی، انعطاف‌پذیری، روابط موثر، تعادل بین کار و زندگی و سلامت روانی باشند.

 

کوچینگ سازمانی

 

کوچینگ سازمانی با بهبود عملکرد کارکنان سازمان موجب افزایش بازدهی آن می‌شود. در این فرایند بر روی همکاری موثر افراد با یکدیگر، تقویت مهارت‌های ارتباطی مدیران، شناسایی موانع و مشکلات در سازمان و… تمرکز می‌شود تا با افزایش بهره‌وری میزان سوددهی نیز افزایش یابد.

 

مدیران در نقش کوچ

 

مدیر در نقش کوچ با یادگیری مهارت کوچینگ ، به جای مدیریت سنتی از روش کوچینگ برای رهبری کارمندان استفاده می کند. مدیریت با این رویکرد بر پایهٔ ارتباط و تعامل استوار است و با ایجاد همدلی در روابط، تمامی کارکنان برای یک هدف قدم برمی‌دارند که در افزایش بازدهی و سودآوری یک سازمان بسیار موثر است.
 

 کوچ چه کاری انجام می دهد؟

کوچ یک پرسشگر کنجکاو، شنونده دقیق، بازگوکننده واقعیت، حامی و مشوق بدون قضاوت است که مراجع را مسئول زندگی خویش می‌داند. کوچ باور دارد که مراجع فردی کامل و خلاق است که خودش می تواند جواب چالشش را پیدا کند. یک کوچ از طریق فرایند کوچینگ می تواند به مراجع خود کمک کند از نقطه ای که الان هست به نقطه ایده آلش برسد و در طی این مسیر بر چالشها و موانع درونی و بیرونی غلبه کند. به عنوان مثال:

  • کوچ به مراجع کمک می‌کند ایده هایش را در محیطی امن و بدون قضاوت بررسی کند.
  • کوچ به مراجع کمک می‌کند جواب پرسش ها را در درون خود پیدا کند (صلاح مملکت خویش خسروان دانند)
  • کوچ به مراجع کمک می‌کند تا خودش و باورهایش را بهتر بشناسد، به ارزش های خود آگاهی داشته باشد، و حقیقت دنیای اطرافش را صحیح‌تر ببیند.
  • کوچ، به مراجع درباره نقاط کوری که دارد، آگاهی می‌بخشد.
  • کوچ، باورهای مراجع  را به چالش می‌کشد تا گسترده تر از چارچوب ذهنی خود فکر کند.
  • در اثر کار با کوچ، مراجع برای رسیدن به هدفش برنامه ریزی می‌کند و به انجام اقدامات ضروری متعهد می‌شود.
  •  کوچ، مراجع را در مسیر رسیدن به اهدافش همراهی می‌کند. وقتی اقداماتش موفق است تشویقش می کند و وقتی موفق نیست، کنجکاوانه و بدون قضاوت در کنارش قرار می گیرد تا بهترین تصمیم را بگیرد.
  • کوچ به مراجع کمک می کند تا موانع مسیر را شناسایی کند و برای از میان برداشتن آن ها چاره‌ای بیندیشد.

به طور خلاصه، کوچ به مراجع کمک می‌کند از نقطه A به نقطه B برود و در راستای این هدف، آگاهی‌اش را افزایش دهد و در راستای هدف خود اقدام کند.

 

چه زمانی به کوچ نیاز است؟

 

وقتی شما دچار اختلالات و مشکلاتی مانند اضطراب، افسردگی، وسواس و… شوید در قدم اول به روانشناس مراجعه می‌کنید یا اگر در محاسبات و پیش‌بینی‌های مالی خود به چالش برخورد کنید از یک مشاور مالی کمک می‌گیرید. همچنین در مسائل حقوقی نیز به یک وکیل برای انجام کارهای خود نیاز دارید؛ اما در چه مواردی از کوچینگ استفاده می شود؟
به طور کلی، در این موارد می‌توان از کمک یک کوچ بهره برد:

  • وقتی اقدام یا تغییر مهمی در زندگی تان داده اید اما رشد قابل توجهی نداشته است و روند کندی را طی می‌کند، یک کوچ می‌تواند به شما در شناسایی و حل موانع و مشکلات مسیر کمک کند.
  • وقتی اقدام یا تغییر مهمی را شروع کرده اید اما به بن بست خورده اید و نمی دانید مشکل کجاست، استفاده از کوچینگ بسیار راهگشاست.
  • گاهی هم تازه می خواهید اقدام یا تغییر مهمی در زندگی تان بدهید و می خواهید از همان ابتدا یک فرد متخصص کنارتان باشد و با شما همفکری کند.

مصداق برای مثالهای بالا می تواند در زندگی شخصی، زندگی حرفه ای، در کسب و کار، در سازمانها، در روابط، و حیطه های دیگر باشد.

کوچینگ برای چه افرادی مناسب است؟

به طور کلی هر فردی که از سلامت روان برخوردار است و به دنبال رشد و رضایت‌مندی در زندگی حرفه ای و شخصی خود می باشد، می تواند از کوچینگ استفاده کند. کوچینگ برای افرادی مناسب است که در اتفاقات زندگی، تمرکز را بر سهم خود گذاشته و به جای پیدا کردن مقصر، به دنبال حل مسائل خود می باشند. کوچینگ عمدتا برای کسانی مفید است که در مسیر رشد خود، حاضر به تغییر هستند.

بنابراین افراد می توانند در حوزه های مختلف از کوچینگ بهره مند شوند. بر این اساس اشاره به چند تخصص از کوچینگ خالی از لطف نیست:

  1. بیزنس کوچینگ «Business Coaching»: مراجع با همراهی کوچ به موانع مسیر و راه حل ها و ایده های خلاقانه در بیزنس خود آگاهی می یابد. سپس با برنامه ریزی که توسط خود مراجع صورت می گیرد، قدم به قدم اقدام می کند.
  2. کوچینگ روابط «Relationship Coaching»: این تخصص کوچینگ به بررسی چالش های یک رابطه و تغییر نوع نگاه هر یک از طرفین و اینکه هر کدام از آن ها چه مسئولیت و نقشی در آن رابطه دارند، تمرکز دارد. البته این تخصص هم به طور اختصاصی تر طبقه بندی می شود، به طور مثال کوچینگ والدین، زوجین و …
  3. کوچینگ هدف وجودی «Life Purpose Coaching»: در این نوع مراجع به تعریف موفقیت و معنای زندگی از نگاه خودش می رسد و این موضوع کمک می کند تا در زمان تصمیم گیری در موارد مختلف به صورت آگاهانه اقدام کند.
  4. کوچینگ سلامت «Health Coaching»: مراجع از نگاه خودش به سبک زندگی سالم و عادت های فکری که منجر به سلامتی می شود، دست پیدا می کند

 

کوچینگ چه اثری در تحول فردی و سازمانی دارد؟

 

یکی از مهم‌ترین نیازهای اساسی انسان رشد و شکوفایی و دستیابی به اهدافش است. برخی از افراد برای رسیدن به اهداف خود در دوره‌های آموزشی مختلف شرکت می‌کنند، کتاب‌های متعدد را مطالعه می‌کنند، از مشاوران و منتورها در این زمینه کمک می‌گیرند اما نتیجهٔ مطلوب را دریافت نمی‌کنند؛ زیرا هرگز به مرحلهٔ «اقدام» نمی‌رسند. تعدادی دیگر نیز «اقدام» می‌کنند اما نقاط کور و نقاط قوت خود را نمی‌بینند و در نتیجه مسیرشان منحرف شده و با شکست روبه‌رو می‌شود.
کوچینگ مهارتی است که شکاف مابین دانش و عمل را پر می‌کند. برای تبدیل دانش به عمل توسط هر انسانی مسیر منحصر به‌فردی وجود دارد که از فردی به فرد دیگر تفاوت دارد. کوچینگ دقیقا مناسب افرادی است که می‌خواهند راه‌حل منحصر به‌فرد خود را پیدا کنند و اقدامات لازم برای رسیدن به هدفشان را عملی کنند.
در ادامه آمار رسمی منتشر شده از سایت coachhub در رابطه با تاثیر کوچینگ بر افراد را بررسی می‌کنیم:

  • ۹۶٪ از افراد در سال ۲۰۲۳ در بهبود روابط خود از کوچینگ استفاده کرده‌اند.
  • ۹۰٪ برای دستیابی به اهداف خود از کوچینگ کمک گرفتند.
  • ۸۹٪ با استفاده از کوچینگ دیدگاه های جدید پیدا کردند.
  • ۸۶٪ از طریق کوچینگ نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کردند.
  • ۸۱٪ با کوچینگ توانستند، مهارت های جدید یاد بگیرند.
  • ۷۹٪ به وسیله کوچینگ توانستند باعث ایجاد رفتارهای موفق در خود شوند.

براساس آمار منتشرشده در سایت ICF (فدراسیون جهانی کوچینگ)، ۸۰ درصد افرادی که از کوچ حرفه‌ای کمک گرفته‌اند، اعتماد به‌نفسشان بالا رفته و بیش از ۷۰ درصد عملکردشان در محل کار افزایش یافته است؛ همچنین ۸۶ درصد سازمان‌هایی که در زمینهٔ کوچینگ سرمایه‌گذاری کرده بودند، گزارش دادند که سود سالانه‌ای یکسان با هزینهٔ پرداخت‌شده و حتی بیشتر نیز دریافت کرده‌اند.
طبق آمار به دست آمده از سایت PWC نیز، رویکرد کوچینگ در سال ۲۰۱۸ دومین صنعت رو‌ به رشد در جهان محسوب شده است.

چرا کوچینگ اینقدر موثر است؟ یکی از مهم ترین نیازهای هر انسان دستیابی به اهدافش است. گاهی افراد از انواع کتاب ها، مشاورها، منتورها و دوره های آموزشی استفاده می کنند و “اطلاعات کافی دارند” اما نتیجه مطلوب را دریافت نمی کنند چون “اقدام” نمی کنند. همچنین، گاهی افراد “اقدام می کنند” اما “نقاط کور” خود را نمی بینند و نمی دانند کجای کارشان ایراد دارد.

کوچینگ مهارتی است که بین دانش و عمل را پر می کند. همیشه برای تبدیل دانش به عمل توسط هر انسانی مسیر منحصر به فرد وجود دارد که برای هر کس متفاوت است. کوچینگ، دقیقا مناسب افرادی است که می خواهند راه حل منحصر به فرد خود را پیدا کنند و به اقدامات ضروری برای رسیدن به هدف شان متعهد شوند.

 

علم کوچینگ یا مهارت کوچینگ؟

کوچینگ در بیشتر جاهای دنیا رشته دانشگاهی نیست (البته برخی دانشگاهها مدرک کوچینگ ارائه می کنند) بلکه افراد متخصص در این حرفه از طریق موسسات و مدارس معتبر، تاییدیه و مدرک می گیرند. پس درست تر آن است که کوچینگ را یک مهارت عنوان کنیم. یک کوچ حرفه ای از طریق مهارت کوچینگ در طول جلسات، مراجع را همراهی می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *